مصاحبه با روشنک گرامی بازیگر نقش ترنج سریال گمشدگان + عکس
روشنک گرامی را این شب ها در سریال گمشدگان شبکه دوم سیما بر روی آنتن تلویزیون می بینیم . بازیگری که در نقش یک دختر شیرازی که با معضلات اعتیاد پدرش دست و پنجه نرم می کند و سعی بر این دارد تا آینده روشنی برای خود و برادر کوچک اش رقم بزند که در این مسیر اتفاقاتی برای او رقم میخورد.
به بهانه حضور مجدد این بازیگر جوان در قاب تلویزیون برآن شدیم تا مصاحبه ای را با ایشان انجام دهیم که در ادامه خواهید خواند .
به عنوان اولین سوال مسیر بازیگری شما از سریال فاصله ها تا سریال گمشدگان دچار چه سیر تحولی شده است و آیا تکنیک های بازیگری شما تغییر کرده است ؟
«فاصلهها» اولین تجربه بازیگرى من به صورت جدى در حوزه تصویر بود و البته اولین سریالم بود و «گمشدگان» آخری. زمانیکه «فاصلهها» را بازی کردم خیلى کمتجربه بودم و مطمئنا تا الان همانطور که دیدگاهم نسبت به مسائل تغییر کرده نوع بازى و نحوه برخوردم با نقش هم تغییرات زیادى کرده و پختهتر شده است.
خداحافظی روشنگ گرامی از بازی در سریال های تلویزیونی
بازخورد هایی که تا به اینجا کار گرفتید آیا شما را ترغیب به فعالیت در حوزه سریال های تلویزیونی می کند؟
از روزی که من وارد این پروژه شدم و با آقای کریمی صحبت کردم، تصمیمم بر این بود که همین یک سریال را کار کنم و دیگر سریال بازی نکنم. البته نمیدانم در سالهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد شاید حتى خیلى زود اتفاقى بیفتد که برخلاف تصمیم این روزهایم عمل کنم، همانطور که بعد از گذشت چند سال از بازی در سریال «فاصلهها» در «گمشدگان» بازی کردم، در حالیکه فکر مىکردم هیچوقت دیگر سریال کار نخواهم کرد. تاکنون بازخوردهای خوبی گرفتهام اما این تصمیمم ربطى به بازخوردها ندارد، اتفاقا ممکن است لطفى که مردم نسبت به من دارند باعث شود یک روز، نمیدانم کى اما دوباره زیر قولى که به خودم دادهام بزنم.
روشنک گرامی چقدر با کارکتر ترنج هم ذات پنداری دارد ؟
الان نمىتوانم جواب دقیقى بدهم زیرا هنوز ترنج از من جدا نشده و نمیدانم رفتارهایى که از من سر مىزند رفتارهاى ترنج است یا رفتارهاى روشنک. من بازیگر به شدت حسىاى هستم و مادامیکه نقشى را بازى مىکنم احساس مىکنم تبدیل به آن کاراکتر مىشوم، در واقع من آن نقش را بازی نمىکنم بلکه آن کاراکتر خودش زندگیاش را پیش میبرد. در حال حاضر کمی احتیاج دارم زمان بگذرد و ترنج را با فاصله ببینم؛ بعد مىتوانم جواب درستترى به این سوال بدهم.
چرا ترنج سریال گمشدگان فردی درون گرا و آرام است با اینکه مشکلات و سختی های زیادی را تحمل می کند آیا بهتر نبود واکنش های بارزتر و برون گرا تری از خود نشان می داد ؟
اغلب آدمها به خاطر اتفاقات کوچک سروصدا میکنند مثلا اگر کیف فردى را در خیابان از دستش بدزدند داد و بیداد مىکند اما وقتى عزیزترین آدم زندگیش را از دست مىدهد بهتزده مىشود. هرچه اتفاق سهمگینتر باشد، ناباورى نسبت به آن اتفاق باعث سکوت سنگین و بهت بیشترى مىشود. همه ما دیدهایم یا خودمان مقطعى دچار این بهتزدگى شدهایم؛ از طرفى هم من از بازیهاى درشت که در تلویزیون بیشتر از سینما وجود دارند به شدت پرهیز مىکنم که خود این موضوع، گفتوگویی طولانى را مىطلبد.
آیا قبل از شروع ضبط سریال با خانواده های درگیر اعتیاد و فرزندان آنها ارتباط و تعاملی داشتید؟
میتوانم برای اینکه شلوغکاری کنم بگویم من در مسیر تحقیقاتم در مورد نقش، دهها ترنج را از نزدیک دیده و رفتارهایشان را موشکافی کردم اما واقعیت امر این است که فرصتى براى اینکار وجود نداشت و من فقط چند روز قبل از کلید خوردن این سریال قرارداد بستم و یک روز قبل از کلید خوردن، فیلمنامه سه قسمت اول به دست من رسید. خیلى وقتها براى بازیگر زمانى وجود ندارد تا مصداقی بیرونى براى نقشش پیدا کند اما ما یاد گرفتیم حسهاى مشابه را درون خودمان پیدا کنیم و به نقش از این طریق نزدیک شویم. مضاف بر اینکه همه ما شبیه این آدمها و این مشکلات را در طول زندگیمان به طورحتم دیدهایم و این دیدهها در ذهنمان رسوب کرده است. حالا من به عنوان بازیگر میتوانم از این رسوبات و ابزار دیگر استفاده کنم تا مخاطب، ترنجى را که من به آنها نشان مىدهم بپذیرد و باور کند.
دست شما برای این نقش چقدر از طرف کارگردان باز بود آیا با آقای کریمی تبادل نظر هم داشتید ؟
خیلی زیاد؛ در این حد که ما انگار یکی شده بودیم، زیرا ذهنیتهایمان به شدت شبیه هم است. اوایل راجع برخی مسائل صحبت میکردیم اما بعدها حرفهای زیادی بینمان رد و بدل نمیشد چون هر دو به خوبی میدانستیم چه میخواهیم و ذهنیتمان خیلی شبیه به هم بود، به طوری که با یک فکر جلو میرفتیم.
رابطه شما با دیگر بازیگران سریال به چه نحوی بود ؟
تجربهای خیلی خوب و در عین حال عجیب و غریب بود. خیلی از بازیگران «گمشدگان» پیشکسوت بودند، خیلى از آنها هم زیاد تجربه جلوى دوربین بودن را نداشتند که در این صورت کار برای من خیلى سخت میشد؛ من در این سریال تجربه کار با طیف مختلفی از بازیگران مقابل را داشتم. از یک نظر خیلى سخت بود چون تا به هرکدام از پارتنرهایم عادت مىکردم و انس مىگرفتم ترنج از او عبور مىکرد و با آدم جدیدى در داستان مواجه مىشد و من باید با بازیگر آن نقش خداحافظى مىکردم و خودم را آماده مىکردم براى یک دوستى جدید. باعث افتخارم است که مقابل آقاى پورحسینى بازى کردم و همه بازیگرهایى که با آنها در این سریال کار کردم را واقعا دوست دارم و حضور تک تک آنها شانس بزرگی برای من بود.
آقای تجربه ناموفق کارگردانی را باز تکرار خواهید کرد؟
اتفاقا موفق بودم؛ نمىدانم این خبر از کجا آمده اما من شاگرد خوب کارگردانى بودم،کارگردانى مىکردم، استادم هم از من راضى بود، علاقه چندانى هم به با زیگرى نداشتم فقط در تئاتر گاهى، به قول بعضىها آن اوایل فقط تفریحى کار میکردم تا اینکه به آن آلوده شدم(میخندد). در حال حاضر فکر مىکنم دیگر نمىتوانم کارگردانى کنم، زیرا دیگر جسارتش را ندارم اما یک روزى حتما این کار را خواهم کرد. الان هم یک سری نوشته مثل فیلمنامه یا طرح فیلمنامه دارم ولى وقت سر زدن به هیچ کدامشان را ندارم.
در حال حاضر در چه پروژه ای مشغول به فعالیت هستید. سینمایی یا تئاتر ؟
الان که به تازگی کار «گمشدگان» تمام شده و استراحت میکنم؛ شش ماه سر کار بودم. تعدادی فیلمنامه وجود دارد که باید آنها را بخوانم اما هنوز فرصت نکردهام؛ از لحاظ روانی هنوز نتوانستم ترنج را از خودم بیرون کنم که بخواهم بلافاصله آدم دیگری شوم.